جدول جو
جدول جو

معنی کتک کاری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کتک کاری کردن
(رَ تَ / رَ اَتَ)
همدیگر را زدن. (از لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی). زدن یکدیگر را با مشت و کف دست. با یکدیگر آویختن و زدن. زد و خورد کردن. مضاربه کردن. (یادداشت مؤلف). کتک زدن. (فرهنگ فارسی معین) : قلندران در جست و جوی آن کلکل و جوالدوزرانی و کتک کاری کرده بودند. (کنزاللطایف، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کتک کاری کردن
کتک زدن: (قلندر ان در جست و جوی آن کلکل و جوالدوز رانی و کتک کاری کرده بودند) (آخر مجموعه رسائل رشید و طواط از رساله موسوم به کنز اللطائف مکتوب در سنه 843 قزوینی)
تصویری از کتک کاری کردن
تصویر کتک کاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار